واژه عشق چنان با ادب فارسی عجین شده است که اگر آن را از ادبیات این مرز و بوم و بویژه ادبیات
عرفانی بگیرند، چیزی جز کالبدی بی روح باقی نمی ماند .اما بسیار عجیب است که عارفان قرون
اولیه چندان از این واژه استفاده نمی کرده اند.ازاین گذشته این واژه در قرآن هم نیامده است و حتی
در سخنان پیامبر (ص) و ائمه دین(ع) ارج و قرب چندانی ندارد و واژه های دیگر جایگزین عشق
شده است، این موضوع ،ناخودآگاه پرسشی را به ذهن متبادر می کند که «راز این کم توجهی و بی
اعتنایی درچیست ». این مقاله کوششی برای پاسخ به این پرسش مقدر است. در این مقاله ابتدا
«عشق» و« محبت» از نظر لغوی بررسی ، و تفاوت آن دو با یکدیگر بیان شده است . سپس از
دو دیدگاه لغوی و تاریخی ،دلایل و علل پرسش یاد شده مطرح گردیده است
شیخ نجمالدین رازی(573-654 هـ)در کنار آثار عدیدهای که درباره مسائل عرفانی دارد،
رسالهای نیز به نام«عشق و عقل»یا«معیار الصدق فی مصداق العشق»دارد که در آن به
پرسشهای یکی از دوستانش پاسخ داده است.این پرسشهای سهگانه عبارتند از: 1-
آیا عشق و عقل آنگاه که به کمال خود میرسند،تضادی با هم دارند یا نه؟ 2-چرا آنجا که
عقل بیشتر و شریفتر است،عشق نیز ثابتتر و ظریفتر است(با عنایت به وجود سید
کائنات)؟ 3-آیا میتوان گفت که عقل نه یک قسم،که شامل همه موجودات و محیط
همه اقسام وجود است؟ مؤلف پس از تحریر محل نزاع و توجه دادن به معانی
مشترک«عقل»،محدوده فعالیتهای آن را مشخص میسازد و ساحت عشق را بسی
فراتر از تنگنای عقل،معرفی میکند.آنگاه نسبت میان عقل بیشتر و عشق ظریفتر را با
چشمداشتی به پیامبر اکرم(ص) برمیرسد و سپس به مخالفت عقلانی با نظریه وحدت
عقل و عاقل و معقول میپردازد.وی در این رساله بر آن بوده تا در مقام بحث
عقلانی(درباره موضوع مورد پرسش)به شیوهء متکلمان و فلاسفه بحث کند و در مقام
درک شهودی و بیان مکاشفات نیز همچون عارفی فلسفه ستیز و طبعا بهرهگیری از
واژگانی سرشار از استعاره و کنایه و تمثیل،جانب عشق را پاس داشته باشد.در این
مقاله،ضمن وارسی کامل این رساله،دیدگاه نجم رازی با نظرداشت به دیگر آثارش،مورد
نقد و بررسی قرار میگیرد.
برای دیدن بیشتر مطالب به ادامه مطلب بروید....
«عشق»و«عشق مجازی»از شایعترین واژههایی هستند که در فرهنگ و
ادبیات ما به صورت عام و در فرهنگ دینی به صورت خاص،با دید مثبت یا منفی
مورد توجه قرار گرفته و کمتر مقال و مقولهء فرهنگی است که با تصریح و
اشاره به عشق و به ویژه عشق مجازی نپردازد. نگاهی به محتواو درونمایهء
صدها محصول فرهنگی به ویژه در دههء اخیر که بیش از همه نسل جوان را
مخاطب خود ساخته،این مدعا را تأیید میکند.نکتهء نگرانکننده،شایع بودن
عشق مجازی آنهم از نوع شهوانی است که میان دو جنس مخالف رایج بوده
و مآلا به حریم و حرمتشکنی میانجامد.ازاینرو بازشناخت ژرف مفهوم و
ماهیت عشق،تفاوت عشق حقیقی با عشق مجازی،کاربست و عدم
کاربست اصطلاح عشق در آموزههای دینی و آسیبشناسی عشق مجازی و
مباحثی از این دست،میبایست جزء مسائل بسیار ضرور در روزگار ما به
حساب آید.نگارنده طی این مقاله کوشیده است اثبات کند که دین و آموزههای
دینی به هیچوجه با عشق مجازی از نوع شهوانی موافق نبوده و آن را
زمینهساز آسیبهای متعددی میشناسد.